فیلم اگه میتونی منو بگیر
Catch Me If You Can- 2:12
- 2002
فیلم بیچارگان Poor Things فیلمی محصول ۲۰۲۳ به کارگردانی یورگوس لانتیموس و نویسندگی تونی مکنامارا است.
این فیلم بر پایهٔ رمانی به همین نام نوشتهٔ آلاسدایر گری چاپ سال ۱۹۹۲ است و در آن گروهی از بازیگران شامل اما استون، مارک رافلو، ویلم دفو، رامی یوسف، کریستوفر ابوت و جراد کارمایکل حضور دارند.
در داستان، زن جوانی از دوره ویکتوریا اقدام به خودکشی میکند اما از طریق پیوند مغز نجات مییابد و به سفر ماجراجویانهای بهمنظور خودشناسی میرود.
در اوایل سال ۲۰۰۹ لانتیموس با آلاسدایر گری در اسکاتلند دیدار کرد تا حق اقتباس رمان را به دست آورد.
پس از دورهای که پروژه در برزخ توسعه قرار داشت، کارگردان حین فیلمبرداری فیلمش سوگلی (۲۰۱۸) که استون در آن نقشآفرینی میکرد، رمان بیچارگان را مورد بازنگری قرار داد.
لانتیموس برای نقش اصلی به استون مراجعه کرد و سایر بازیگران در سال ۲۰۲۱ به پروژه پیوستند.
تصویربرداری اصلی از اوت تا دسامبر همان سال در مجارستان صورت گرفت.
بیچارگان نخستین بار ۱ سپتامبر ۲۰۲۳ در هشتادمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز به نمایش درآمد که در آنجا برندهٔ شیر طلایی شد، و در ۸ دسامبر ۲۰۲۳ بهوسیلهٔ سرچلایت پیکچرز در ایالات متحده اکران شد.
بیچارگان نقدهای مثبتی دریافت کرد و از سوی انستیتوی فیلم آمریکا و هیئت ملی بازبینی فیلم، یکی از ۱۰ فیلم برتر سال نام گرفت.
فیلم بیچارگان چهار جایزه در مراسم اسکار، پنج جایزه در مراسم بفتا و دو جایزه در مراسم گلدن گلوب برنده شد و در هر سه مراسم، استون جایزهٔ بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
در لندن ویکتوریایی، مکس مککندلز که دانشجوی پزشکی است دستیار جراح عجیب و غریب گادوین بکستر میشود. او عاشق فرزندخواندهٔ گادوین، زنی جوان با رفتارهای کودکانه بهنام بِلا میشود.
گادوین فاش میکند که این زن باردار بود و با پریدن از بالای پل خودش را کشتهاست. گادوین مغز این زن را با مغز جنین متولدنشدهاش جایگزین کرد و در نتیجه او ذهن نوزادی داشت و نامش را بلا بکستر نهاد.
مکس با تشویق گادوین از بلا تقاضای ازدواج میکند. بلا میپذیرد، اما همانطور که هوش او به سرعت رشد میکند، در مورد دنیای بیرون و خودش کنجکاو میشود.
او با کاوش در بدن خود، خودارضایی و لذت جنسی را کشف میکند. او با دانکن ودربرن، یک وکیل فاسد که بکستر او را برای قرارداد ازدواج استخدام کرد، فرار میکند.
گادوین که تصمیم میگیرد بلا را رها کند، آزمایش جدیدی را با زن جوانی به نام فلیسیتی آغاز میکند که بسیار کندتر از بلا بالغ میشود.
بلا و دانکن به سفر بزرگی میروند که از لیسبون آغاز میشود. هنگامی که کنترل بلا برای دانکن دشوار میشود، دانکن او را بهصورت قاچاقی به یک کشتی تفریحی میبرد.
بلا با مسافران مارتا و هری دوست میشود و آن دو ذهن او را به روی فلسفه باز میکنند. دانکن تلاش میکند تا رشد او را متوقف کند اما بینتیجه است.
او خشمگین میشود و به مشروبخوری و قمار میپردازد. بلا در حین توقف در اسکندریه شاهد رنجش فقرا است و مضطرب میشود.
او پول برندهشده در مسابقهٔ دانکن را به اعضای بیوجدان خدمه میسپارد، که به دروغ قول میدهند پول را به نیازمندان بدهند.
بلا و دانکن قادر به پرداخت هزینهٔ باقیمانده سفر نیستند، و در مارسی رها و راهی پاریس میشوند.
دیدگاهی ثبت نشده!!!